آیه 28 سوره مطففین
<<27 | آیه 28 سوره مطففین | 29>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
سر چشمهای که مقربان خدا از آن مینوشند.
[آن] چشمه ای که همواره مقربان از آن می نوشند.
چشمهاى كه مقرّبان [خدا] از آن نوشند.
چشمهاى است كه مقربان خدا از آن مىآشامند.
همان چشمهای که مقرّبان از آن مینوشند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«عَیْناً»: چشمه. مفعولبه برای فعل محذوف (أَعْنی) و یا حال تسنیم است. «بِهَا»: از آن. حرف (بِ) به معنی (مِنْ) است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ «27» عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ «28»
چنين نيست، همانا نامه عمل نيكوكاران در جايگاهى بلند است. و تو چه دانى كه علّيّين چيست؟ سرنوشتى است رقم خورده و (حتمى). كه مقرّبان الهى گواه آنند. همانا نيكوكاران در ناز و نعمت بهشتىاند. برتختها (تكيه زده و) مىنگرند. در چهره آنان خرّمى و طراوت نعمت را مىشناسى. از شرابى خالص و مُهر و موم شده به آنان نوشانند. مُهر آن از مُشك است و هر كس كه اهل مسابقه است، شايسته است كه در (رسيدن به اين نعمتها) رقابت ورزد. و مخلوط آن، تسنيم است. چشمهاى كه مقرّبان (الهى) از آن مىنوشند.
نکته ها
«عِلِّيِّينَ» جمع «على» به معناى درجات و مراتب بلند تا بىنهايت است.
مراد از كتاب ابرار، سرنوشت نيكان در قيامت است و «مَرْقُومٌ» يعنى مشخص و نشاندار به گونهاى كه با ساير نوشتهها اشتباه نمىشود.
«ارائك» جمع «اريكة» به معناى تختى است كه زينت شده و براى آرميدن مهياست.
«نَضْرَةَ» به معناى زيبايى و خرّمى و «نَعِيمٍ» به معناى نعمت فراوان و «رَحِيقٍ» به معناى شراب خالص است.
«تنافس» يا از «نفيس» است، يعنى دو نفر براى به دست آوردن يك شىء نفيس تلاش مىكنند و يا از «نفس» است، يعنى دو نفر براى به دست آوردن چيزى، آخرين نفس خود را به كار برده و تلاش مىكنند. «1»
پذيرايى در بهشت، مراتب و درجاتى دارد:
براى گروهى «يُسْقَوْنَ» و براى گروهى ديگر «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ» «2» يعنى بعضى با واسطه و بعضى بىواسطه الطاف را دريافت مىكنند.
بعضى گفتهاند كه مراد از مسك در «خِتامُهُ مِسْكٌ»، ظرف شراب مُهر شده است.
«1». تفسير راهنما.
«2». انسان، 21.
جلد 10 - صفحه 420
مقرّبان از تسنيم مىنوشند، ولى ابرار از نوشيدنى كه با تسنيم مخلوط شده، خواهند نوشيد.
نوشيدنىهاى بهشتى انواعى دارد: بعضى در نهرها جارى است: «أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ، أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ، أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ، أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ» «1» بعضى در ظرفهاى مُهر شده است: «خِتامُهُ مِسْكٌ» و بعضى از آسمانِ بهشت يا از طبقات بالاى آن فرو مىريزد كه همان تسنيم است. «2»
امام باقر عليه السلام فرمود: تسنيم، بهترين نوشيدنى بهشت است و مخصوص پيامبر و اهل بيت اوست و از بالا مىريزد و در منزلهاى آنان جارى است. «3»
پیام ها
1- وعدههاى الهى در مورد پاداش خوبان قطعى است. «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ» (كلمه انّ و حرف لام و جمله اسميه، بيانگر قطعى بودن وعده است.)
2- دريافت نعمت در حضور ديگران، لذّت را چند برابر مىكند. «يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ»
3- جايگاه بلند و اشراف بر منظرههاى زيبا، از نعمتهاى بهشتيان است. «عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ»
4- حالات روحى و روانى انسان، بر جسم او تأثيرگذار است. «تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ» (درخشندگى صورت بهشتيان براى انسان مشهود است.)
5- بكر و دست نخورده بودن نعمتهاى بهشتى، يك ارزش است. «مَخْتُومٍ»
6- لذّتهاى بهشتى، عوارض ندارد. «خِتامُهُ مِسْكٌ»
7- در فرهنگ اسلام، دنيا، ميدان مسابقه و رقابت است، البتّه رقابت براى به دست آوردن نعمتهاى اخروى. «وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ»
8- بهشتيان، درجات و مراتبى دارند. «الابرار- المقربون»
«1». محمّد، 15.
«2». تفسير نمونه.
«3». تفسير برهان.
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 421
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ «28»
پس تفسير تسنيم فرمايد:
عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا: در حالتى كه تسنيم چشمهاى است كه مىآشامند به آن، الْمُقَرَّبُونَ: مقرّبان درگاه سبحانى.
بيان- صاحب انوار از ابن عبّاس و ابن مسعود نقل نموده كه چون مقرّبان مشغول به ما سوا نشدهاند، يعنى محبّت حق را به محبّت غيره نياميختهاند، شراب ايشان خالص محض باشد و آنها كه محبّت آنها آميخته باشد، شراب ايشان ممزوج باشد «3».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ «18» وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ «19» كِتابٌ مَرْقُومٌ «20» يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ «21» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «22»
عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «23» تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ «24» يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ «25» خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ «26» وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ «27»
عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ «28» إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ «29» وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ (30) وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ (31) وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ (32)
وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ (33) فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ (34) عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ (35) هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ (36)
ترجمه
نه چنين است همانا نوشته اعمال نيكوكاران در مراتب عاليه است
و چه ميدانى تو كه چيست مراتب عاليه
آن نوشتهئى است واضح نوشته شده
مشاهده مينمايند آنرا مقرّبان درگاه الهى
همانا نيكوكاران هر آينه در نعمت ابدى ميباشند
نشسته بر تختهاى مزيّنى نگاه ميكنند
مشاهده ميكنى در رويهاى ايشان خرّمى و طراوت نعمت را
نوشانده ميشوند از شراب ناب سر بمهر
مهر
جلد 5 صفحه 361
آن مشك است و در مانند آن پس بايد رغبت كنند رغبت كنندگان
و ممزوج آن از چشمه تسنيم است كه
آن چشمهاى است كه ميآشامند آنرا مقرّبان درگاه الهى
همانا آنانكه مرتكب گناه شدند بودند بآنانكه ايمان آوردند ميخنديدند
و وقتى كه عبور مينمودند بر آنها بچشم اشارت ميكردند
و وقتى كه برميگشتند بسوى كسانشان برميگشتند با آنكه بكار خود شادمان بودند
و وقتى كه ديدند آنها را گفتند همانا اين جماعت هر آينه گمراهانند
با آنكه فرستاده نشده بودند بر آنها كه نگهبانان باشند
پس امروز آنانكه ايمان آوردند بكافران ميخندند
با آنكه بر تختهاى مزيّن نشسته مينگرند
آيا جزا داده شدهاند كافران بر آنچه بودند كه بجا مىآوردند.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان احوال فجّار در آيات سابقه بيان احوال ابرار را فرموده باين تقريب كه نه چنين است كه مشركين تصوّر نمودهاند كه آخرتى نيست يا اگر باشد همه يكسانند همانا نامه اعمال و آنچه نوشته شده از ثواب براى نيكوكاران چنانچه قمّى ره فرموده در مراتب عاليه علّيّين است و براى تعظيم شأن آن فرموده و چه ميدانى تو كه علّيون چه مقام رفيع منيعى است كه بوصف در نيايد و ظاهرا آن اسم است براى مراتب عاليه فوق يكديگر در آسمان هفتم چنانچه در حديث مذكور در آيات سابقه اشاره بآن شد و آن نوشته كتاب مرقوم و نوشته شده واضح و آشكارى است كه فرشتگان مقرّب درگاه الهى از آن آگاهند و آنرا مشاهده مينمايند در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه فرمود خداوند خلق فرمود ما را از اعلا علّيّين و خلق فرمود دلهاى شيعيان ما را از آنچه خلق فرمود ما را از آن و آفريد بدنهاى ايشان را از غير آن و دلهاى آنان مشتاق بما است چون آفريده شده از آنچه ما آفريده شديم و خلق فرمود دشمنان ما را از سجّين و دلهاى شيعيانشان را از آنچه آنها را از آن خلق فرمود و بدنهاشان را از غير آن پس دلهاى آنها مايل بدشمنان ما است چون خلق شدهاند از آنچه آنها از آن خلق شدهاند پس اين آيات و آيات سابقه را تلاوت فرمود فيض ره در اين مقام فرموده افعال مكرّره كه از انسان صادر ميشود و اعتقادات راسخه در نفس
جلد 5 صفحه 362
بمنزله نقوش كتابيّه است در الواح پس كسيكه معلومات قدسيّه و اخلاق زكيّه و اعمال صالحه داشته باشد ميآيد كتابش بدست راستش كه جانب اقواى روحانى است و آن جهت علّيّين است چون كتابش از جنس الواح عاليه و صحف مكرّمه مرفوعه مطهّره است و كسيكه معلوماتش منحصر بجزئيّات و اخلاقش زشت و اعمالش بد باشد ميآيد كتابش بدست چپش كه جانب اضعف جسمانى است و آن جهت سجين است چون كتابش از جنس اوراق سفليّه و صحائف خبيثه قابل احتراق است و چون اعاده داده شود ارواح بچيزيكه خلق شده از آن چنانچه خداوند فرموده كما بدأكم تعودون پس آنچه خلق شده از علّيّين كتابش در آن و آنچه خلق شده از سجين كتابش در اين است و معذب بآتش خواهد بود و همانا نيكوكاران مستغرق در نعيم ابدى بهشتند و بر تختهاى مزيّن و مجلّلى مانند حجله عروس نشسته و نظر مينمايند بمناظر دلكش بهشت و نعم بهجت آور آن و از رويهاى آنان خرّمى و خوشحالى و مسرت و انبساط و ابتهاج شخص متنعّم ظاهر است ساقيان مهوش از شراب ناب در تنگهاى سر بمهر كه مهر آن از مشك بهشتى است ايشان را مشروب نمايند و قمّى ره نقل فرموده آن آبى است كه چون مؤمن بياشامد آنرا بوى مشك در آن بيابد و بعضى گفتهاند آخرش بوى مشك ميدهد و بجاى ختام خاتم قرائت نمودهاند و بقدرى آن شراب خوب است كه شايسته است در باره آن گفته شود كسانيكه در سر چيز نفيسى نزاع ميكنند بايد در سر آن نزاع نمايند يا مراد آنكه در اين قبيل نعم بىزوال بايد رغبت كنند رغبت كنندگان و مبادرت نمايند بطاعات براى تحصيل آنها نه در امتعه فانيه دنيوى و چيزيكه ممزوج با آن شراب شده از تسنيم است كه نام چشمهئى است و براى رفعت مكان و علوّ شأنش باين اسم خوانده شده چون تسنيم بمعناى ترفيع است و آب آن از منازل اعلاى بهشت جارى است و مشروبى اشرف از آن در بهشت نيست و آن مخصوص بمقرّبان درگاه خدا است كه سبقت گرفتند بر ساير بندگان در علم و عمل و ايشان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حضرت خديجه و امير المؤمنين و اولاد طاهرين آنانند كه ملحق بايشان ميباشند و خالص آنرا مىآشامند و ساير اهل بهشت از اصحاب يمين ممزوج بآنرا چون ايشان خودشان
جلد 5 صفحه 363
را خالص براى خدا نمودند و اين معانى مستفاد از نقل قمّى ره و غيره است و در مجمع نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام با چند نفر از مسلمانان ميآمدند خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پس منافقين ايشان را مسخره نمودند و خنديدند و بچشم اشاره كردند پس رفتند نزد رفقاى خودشان و گفتند ما امروز اصلع را ديديم يعنى مردى را كه پيش سر او مو ندارد و به او خنديديم پس پيش از آنكه آن حضرت و اصحابش خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برسند اين آيات نازل شد و از ابن عبّاس روايت نموده كه مراد از آنانكه مرتكب جرم شدند منافقين قريشند و مراد از آنانكه ايمان آوردند على بن أبي طالب عليه السّلام است و قمّى ره الذين أجرموا را باوّلى و دوّمى و اتباع آن دو تفسير فرموده و بنابر اين خداوند بعد از ذكر شمهاى از نعم بهشت و احوال اهل آن متعرّض اين جرئت و جسارت از كفّار قريش شده ميفرمايد همانا آنانكه مرتكب معاصى شدند باهل ايمان ميخنديدند و وقتى بر ايشان مرور مينمودند با چشم بيكديگر اشارت ميكردند و وقتى كه رجوع و بازگشت بكسان خود كردند از نقل رفتار خودشان لذت ميبردند و قمّى ره نقل فرموده سخريّه ميكردند و وقتى اهل ايمان را ديدند ايشانرا بگمراهى نسبت دادند با آنكه آنها فرستاده نشده بودند براى حفظ اعمال اهل ايمان و شهادت بصلاح و فساد ايشان پس در روز قيامت اهل ايمان وقتى كفار را ميبينند با غلهاى گردن و كمال خوارى در جهنم ميسوزند بآنها ميخندند و روايت شده كه درى بروى آنها از بهشت باز و گفته ميشود برويد از جهنّم بيرون و چون آنها نزديك بدر ميشوند مسدود ميگردد و اهل بهشت بآنها ميخندند در حالتى كه بر تختهائى مزيّن مانند حجله نشسته و منتظرند و نظر ميكنند ببينند خداوند آيا كفار را بمجازات اعمالشان ميرساند و بنابر اين جمله اخيره متعلّق به ينظرون ميباشد و محتمل است جمله مستأنفه باشد از قول خدا بعد از نقل اين عمل كه ميفرمايد آيا اين خنده اهل ايمان بكفّار در آخرت سزاى خنده كفّار بايشان در دنيا نميباشد و در هر حال ثواب بمعناى جزا ميباشد كه معناى اصلى آنست و سؤال از خداوند براى تقرير و تثبيت است يعنى مسلّما جزاى آن عمل اين عمل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد در نماز واجب سوره ويل للمطفّفين را خداوند او را از آتش جهنّم ايمن فرمايد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 364
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مِزاجُهُ مِن تَسنِيمٍ «27» عَيناً يَشرَبُ بِهَا المُقَرَّبُونَ «28»
تسنيم مقابل تسطيح است، عمارت مرتفع را مسنم ميگويند، سنام ابل آن بلندي روي گرده شتر است که نميشود بدون جهاز بر او سوار شد، قبر مسنم آنكه روي قبر را مرتفع نمايند مقابل با مسطح که با سطح زمين مساوي باشد.
اينکه رحيق مختوم که از براي ابرار ميآورند که از انهار اربعه بهشت اتخاذ شده با اينکه تسنيم مخلوط و ممزوج ميكنند و اينکه تسنيم در اعلا درجات بهشت است و خالص آن مخصوص مقربين است که آنها در درجه اعلاي بهشت هستند که ميفرمايد:
(مِزاجُهُ مِن تَسنِيمٍ) يعني آن رحيق مختوم ممزوج با اينکه تسنيم شده سپس تسنيم را معرفي ميفرمايد که:
(عَيناً يَشرَبُ بِهَا المُقَرَّبُونَ) چشمهاي است در اعلا درجه بهشت که مشروب مقربين است که در همان اعلا درجات بهشت جايگاه آنها است و معلوم است که بهترين مشروبات بهشت است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 28)- «همان چشمهای که مقرّبان از آن مینوشند» (عینا یشرب بها المقربون).
از این آیات استفاده میشود که «تسنیم» برترین شراب طهور بهشتی است که مقربان آن را بطور خالص مینوشند، و از آسمان بهشت یا طبقات بالای آن فرو میریزد. ولی برای ابرار مقداری از آن را با رحیق مختوم که نوع دیگری از شراب طهور بهشتی است میآمیزند! در روایات متعددی این شراب بهشتی پاداش کسانی ذکر شده که از شراب آلوده دنیا چشم بپوشند، و تشنه کامان را سیراب کنند، و آتش اندوه را در دل مؤمنان
ج5، ص442
خاموش سازند. و کسانی که در روز گرم تابستان روزه بگیرند.
از جمله پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود: «ای علی! کسی که خمر و شراب را به خاطر خدا ترک گوید خداوند او را از شراب زلال در بسته مهر شده بهشتی سیراب میکند».
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم